نوایی با ترنم عاشقانه

نوای دلدادگی

نوایی با ترنم عاشقانه

نوای دلدادگی

حکایت زیارت کربلا و شب جمعه(ملاعباس)


در مازندران فردی به نام ملّا عبّاس چاووش زندگی می کرد که هر سال پرچمی به دوش می گرفت و هـمراه عـدّه ای از مردم عازم کربلا می شد.
یه سال برا ش یه مشکلی پیش اومد که تصمیم گرفت به کربلا نره ، حدود سی نفر از جوانان روستا اومدند وگفتند : ملّا عبّاس بیا بریم کربلا .گفت : من امسال گرفتارم نمی تونم بیام ، اونا بهش کمک کردند تا گرفتاریش برطرف شد.
ملّا عبّاس هم پرچم رو برداشت عازم کربلا شد، جمعّیتی ازمردم هم همراش شدند،شهر به شهر روطی کردند تا به نزدیکی های کربلا رسیدن، درمنزلگاهی توّقف کردن . سرشب ملّا عبّاس گفت : رفقا امشب چـه شبـیه ؟
گفتند : شب جمعه است . گفت : رفقا اون چراغها که می بینید چراغ های گلدسته های حرم حسینه  می دونم خسته اید امّا بیایید چون شب جمعه است ،خودمون رو به حرم برسونیم

راهی شدن تا به حرم رسیدن ، جوونا دورش رو گرفتن گفتن : ملّا عبّاس مثل شبای جمعه دهمون که برامون نوحه می خوندی ،نوحه بخون تا سینه بزنیم،
ملّا عبّـاس گفت : بالای سرامام حسیناومدیم دفترچۀ نوحه رو درآوردم ، وقتی بازش کردم دیدم سرصفحه ،نوحۀ علی اکبره ، فهمیدم این اشارۀ خودِ ابی عبداللهِ. نوحۀ علی اکبررا خوندم ، یه حال عجیبی این جوونا تو اون شب جمعه،پیدا کردن، شب در عالم رؤیا دیدم کسی درِ اتاق رو مـی زنـه ، دیـدم غـلام سیـاهیه ، به مـن سلام کرد گفـت : ملّا عبّـاس چـاووش شمـایید ؟ گفتم : بله .گفت : آقا م فرمودند به رفقات بگی آماده شن ، خود آقا می خوان به دیدنتون بیان . گفتم : آقات کیه ؟
گفت : آقا م همونیه که این همه راه را به عشق و علاقة اش اومدید .گفتم :آقـا امـام حسین رو می گی .گفت :بله .
گفتم : کجا هستن ؟ ما بریم پا بوسشون گفت : نه آقا فرموده من خودم می آم .
ملّا عبّاس می گه : در عـالم رؤیا رفقـا رو خبرکردم ، همه مؤدّب نشـستیم کـه الآن آقا میآن .
طولی نکشید که دیدم درِاتاق باز شد ، مثل اینکه خورشید طلوع کرده باشه ، نوری ظاهرشد . من و رفقام اومدیم بلند شیم که آقا اشاره کرده و فرمودند : ملّا عبّاس شما رو جان حسین(ع) بنشینید !
خسته اید ، تازه رسیده اید راحت باشید . احوال یک یک ما را پرسیدند . فرمودند : ملّا عبّاس.
می دانی چرا امشب اینجا اومدم ؟ گفتم: نه آقـاجـان . فـرمود : من بـا شمـا سه کار داشتم

اولاً بدونید هرکِه زائر ما باشه ، ما هم به دیدنش می ریم .


ثانیا شب هــای جمعـه وقتی در مـازندران جلسـه دارید و دور هـم جمع می شید ، پیرمردی دمِ در می شینه وکفش ها را مرتّب می کنه ، سلام حسینرا به او برسونید !
اما کار سوّمم اینه اگردو مرتبه بارفقات شب جمعه حرم اومدی . دیدم اینجا بغض راه گلوی آقا رو گرفـته .گفتم : فدات بشم چی شد آقا، فـرمـود : ملّا عبّـاس اگر دو مرتبه رفقات را شب جمعه به حرم آوردی و خواستی نوحه بخونی ، دیگر نوحۀ علی اکبررو نخـون .گفتـم : چرا نخـونم ، مگر بد خـوندم یا غلـط خـوندم مولا؟ ! فـرمود : نه .گفتم : پس چـرا نخـونم ؟
فرمود : ملّا عبّاس ، مگه نمی دونی شب های جمعه مادرم زهرا  به کربلا می آد .

 

شب های جمعه فاطمه (س) ، با اضطراب و واهمه
آیــد بــه دشت کربلا گــوید حسین(س) من چـه شد ؟
گردد به دور خیمـــه گـاه ، آیــد میــان قتلگـــاه
گوید حسین(ع) من چه شد ، نور دو عین من چه شد ؟


حسین آرام جانم

حسین روح وروانم

حسین هست ووجودم

حسین بود ونبودم

حسین داروندارم

حسین ورد زبانم


دانلود دل آواز ملا عباس

تماشا در آپارات

بهشت من تماشای حسین است


سرم خاک کف پای حسین است
دلم مجنون و شیدای حسین است

بُوَد پرونده ام چون برگ گل پاک
دراین پرونده امضای حسین است

بهشت ارزانیه خوبانِ عالم
بهشت من تماشای حسین است

به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسین است

چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسین است

از آن با گریه دائم خو گرفتم
که اشکم دُرِِّ دریای حسین است

نترسانیدم از روز قیامت
قیامت، قدوبالای حسین است

به بازار عمل فردای محشر
همه هستم تولی حسین است


عشق را عباس زیبا میکند


آبی نبود اگر که تو سقا نمیشدی

مشکی نبود اگر که تو دریا نمیشدی

ازسمت خانواده زهرا به سمت ما

فیضی نبود اگر که واسطه ما نمیشدی

 

یاس را احساس معنا مى ‏کند
عشق را عباس زیبا می کند
آب را لب تشنگان دانند چیست
عشق مجنون را چو لیلا مى ‏کند

تماشا در نماشا

بین الحرمین جان سپردن عشق است


با عشق حسین هر که سروکار ندارد
خشکیده نهالیست پرو بال ندارد
ما غرق گناهیم و ز آتش نهراسیم
آتش به محبان حسین کار ندارد

 

دلا به حریم یار مردن عشق است

با روضه عشق غصه خوردن عشق است

در یک شب جمعه با شما اهل ولا

بین الحرمین جان سپردن عشق است

 

در حشر که هرکس ز گناهی فتد از پای

دست همگی جانب دامان حسین است

بخشودگی اهل گنه در صف محشر

وابسته به یک گردش چشمان حسین است


دانلود دل آواز عشق است

بی تاب دیدن روی توام یا صاحب الزمان


هرشب به سر کوی توام دست نیاز است

هر صبح به دیدار توام روی نماز است

خاکی زدر خویش به مژگان ترم ریز

تاشکرکنم دلبر ما بنده نواز است

دلم بی تاب رویت،شود آیم به کویت

گرم از خود برانی،گناهم عشق رویت

دودست دعا فرا برده ام،که گر از خود نرانی

به وقت سحر،کنم ندبه ها،

که ره یابم به سویت

به شوق نور رویت


دانلود دل آواز بی تاب

تماشا در نماشا

معامله با حسین

میگن توشهریزد چندتا نوجوون،توبازار بین کاسبا میچرخیدن توی یه سینی برای برپا کردن خیمه عزای امام حسین پول جمع میکردن،ولی چون سنشون کم بود کسی اونا روجدی نمیگرفت،اومدن توحجره یه پیرمرد تاجر،اونم که چندروزی اوناروزیر نظر داشت پرسید چه میکنید چندروزه بازارو به هم ریختید،گفتند مجلس روضه داریم برا روضه اباعبدالله کمک میگیریم،گفت مگر خرجی تون چقدره،گفتن خیلی،ما خودمون کوچیکیم ولی روضه مون بزرگه،حرفشون به دل پیرمرد نشست،گفت این دسته چک من دست شما هرچی خرجی تونه توش بنویسید ولی حواستون باشه کم ننویسید،مجلس اباعبدالله باید آبرومندباشه،اونا یه مبلغی که به نظرشون بالا بود رو نوشتند و دادند دست تاجر،ولی دل تودلشون نیست که آیا تاجر امضا میکنه یانه،پیرمرد دستش رو گذاشت رو مبلغ وچک رو امضا کرد،بدون اینکه مبلغ رو ببینه اونوتا کرد داد دست بچه ها،گذشت وتاجر از دنیا رفت،یکی پیرمردروتوخواب دید،دید به نظر میاد حال وروزش خوبه، گفت حاجی از اونور چه خبر،به نظر میاد از حساب وکتاب آنچنانی خبری نیست،گفت اتفاقا حساب وکتاب خیلی سخته،من اونور، پرونده اعمال بدست منتظر حساب وکتابم بودم،به من گفتند برو پیش حسین، پرونده تومربوط به حسینه،منو راه دادند به بارگاه اباعبدالله،پروندمو دادند دست مولا،آقا روشو برگردوند، بدون اینکه پرونده منو نگاه کنه اونو امضا کرد،ازاون لحظه دیگه حالم خوبه ومشکلی ندارم،آقا ماهم توپروندمون، جز عشق به شما واهل بیت، چیزی قابل عرضه نداریم،جز گوهر اشک برمصائب شما هم،ثروت ودارایی نداریم،بیا با امضای پروندمون، این حداقل روهم، از مابپذیر،


در دم مردن بیا یک دم کنارم یا حسین
جان زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین

در س‍ؤال و پرسش قبرم بیا ای سرورم
بی کس و بی مونس و بی غمگسارم یا حسین

بی نوا را جان زهرا مادرت از در مران
مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یا حسین

رو سیه، نامه سیه، رفتار بد، کردار زشت
من پناهی جز تو در محشر ندارم یا حسین

سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور
من یقین دارم که اندر قعر نارم یا حسین 


دانلود دل آواز حکایت تاجریزدی

حیدر شدی تا پشت در هی در بکوبند


حیدر شدی تا پشت در هی در بکوبند!
جای ملائک نیست بال و پر بکوبند
زهرا دلش می‌خواست ذکر «یاعلی» را
روی عقیق سرخ پیغمبر(ص) بکوبند
سنگ علی را فاطمه بر سینه کوبید
باید که بر دُرِّ نجف هی دَر بکوبند
نام تو اسم اعظم پروردگار است
این مُهر را باید به هر منبر بکوبند



 فاطمه علّت است خلقت را
فاطمه حُرمت است حُرمت را
فاطمه ،فاطمه است بی کم و کاست
فاطمه زُهره است ظلمت را
فاطمه عصمت است بر مریم
فاطمه عصمت است بر هاجر
فاطمه عزّت است بر کعبه
نه فقط کعبه، بلکه بالاتر!
زینت فرش و قبلۀ عرش است
از نگاهش فرشته میریزد
غنچه هم بی ارادۀ زهرا
از دل خاک بر نمیخیزد
آب مهریه اش، زمین قُرُقش
پرده دارش سماء ،ملک بندش
دامنش، پرورش دهنده حُسن
اِی به قربان پنج فرزندش!


کاش حالا که نوبهار شده
کاش حالا که غنچه روییده
کاش حالا که جان گرفته زمین
کاش حالا که سبز پوشیده
از مزارش نشانه‌ای هم بود
تا برایش گلاب و گل ببریم
آه مادر، ببخش، شرمنده
چِقَدَر ساده از تو می‌گذریم
راه را گم نمیکنم هرگز
به شبم آفتاب اگر بدهید
به من اذن بهشت را دادید
به سلامم جواب اگر بدهید
السّلام اِی ملیکۀ ملکوت
السّلام اِی نجیبۀ لولاک
السّلام اِی جمیلۀ جبروت
السّلام اِی حبیبۀ افلاک
بی تو حتّی بهار، پاییز است
با تو تحویل میشود هرسال
بتکان خانۀ دل مارا
اِی شکوه محوّل الاحوال



شوق نجف


علی علی جان علی علی جان علی علی جان علی

سیدی مولا سیدی مولا سیدی مولا علی

سیدی مولا سیدی مولا سیدی مولا علی

امشب مست رخ یارم
مجنون رخ دلدارم

دردل شوق نجف دارم

یا مولا نظری کن

تو کعبه دل تو حل مشکل زخود مرانم علی

علی علی جان علی علی جان علی علی جان علی

سیدی مولا سیدی مولا سیدی مولا علی

سیدی مولا سیدی مولا سیدی مولا علی

ای ایمان به تولایت

هستی خاک کف پایت

میمیرم زتمنایت علی

این دل سوی توبازآمد
مسکینی به نیاز آمد
در کویت به نمازآمدعلی
قسم به نامت به فیض عامت زدر مرانم علی

علی علی جان علی علی جان علی علی جان علی

سیدی مولا سیدی مولا سیدی مولا علی

سیدی مولا سیدی مولا سیدی مولا علی

 

درجهانی همه شوروهمه شر

هاعلی بشر کیف بشر

شبروان مست ولای تو علی

جان عالم به فدای تو علی



الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَم‏

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکْرَمَنَا بِهَذَا الْیَوْمِ وَ جَعَلَنَا مِنَ الْمُوفِینَ بِعَهْدِهِ إِلَیْنَا

وَ مِیثَاقِهِ الَّذِی وَاثَقَنَا بِهِ مِنْ وِلاَیَةِ وُلاَةِ أَمْرِهِ وَ الْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ‏

وَ لَمْ یَجْعَلْنَا مِنَ الْجَاحِدِینَ وَ الْمُکَذِّبِینَ بِیَوْمِ الدِّین


دانلود دل آواز شوق نجف

دست خدا


سرچشمه هستی جهان مست علی بود

پیمانه عشق ازلی مست علی بود

می خواست نبی دست خدا را بفشارد

دستی که خدا داد به او دست علی بود


 

نازد به خودش خدا که حیدر دارد

دریای فضائلی مطهر دارد

همتای علی نخواهد آمد والله

صد بار اگر کعبه ترک بردارد

 



خورشید شکفته در غدیر است علی

باران بهار در کویر است علی

بر مسند عاشقی شه بی همتاست

بر ملک محمد امیر است علی


دست گره گشا

 


کی ام من بنده ی دربار سلطان ِ خراسانم

تعجب نیست در این بندگی خوانند سلطانم

ندارم باک از محشر، ندارم باک از میزان

که کامل با تولای رضا گردیده ایمانم

تمام عمر دور ِ قبر او گشتم به امیدی

که وقت مرگ لبخندی زند بر چشم گریانم



بسکه ،دستِ گره گشا ،داری مولا جان

از گدا هم ،کریم می سازی،آقا جان

بسکه، اعجاز وکیمیا داری مولا جان

رضارضاجان رضارضاجان رضارضا مولا

من هوای تورا ،به سر دارم یامولا

تو هوای دلِ مرا داری یامولا

هرچه بیمار هم بیاید ،بازدرکویت

تو برایِ همه ،دوا داری یامولا

رضارضاجان رضارضاجان رضارضا مولا



لایق وصل تو که من نیستم


امام رضا میفرمایند برای رهایی زائرم از ترس سه جا به دیدارش میام،اول موقع پخش نامه اعمال از چپ وازراست،دوم هنگام عبور از صراط،سوم هنگام میزان عمل،وقتیکه اعمال سنجیده میشه،خدایا به حق مادرش زهرا،در هول وهراس این سه مکان،مارواز شفاعت ولی نعمتون علی ابن موسی الرضا بی نصیب مگذار

آمده ام

آمدم ای شاه پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان

دور مران از در و راهم بده

ای که عطابخش همه عالمی

جمله حاجات مرا هم بده

در شب اول که به قبرم نهند

نور بدان شام سیاهم بده

لایق وصل تو که من نیستم

اذن به یک لحظه نگاهم بده

رضا جان

رضا سلطان قلبم

رضا درمان دردم

رضا یار ضعیفان

رضا حج فقیران

رضا پناه ایران

رضا جانم...


ای قرار دل، بی قرارم رضا

تا تویی دلبرم، غم ندارم رضا
تو مسیحای ،من بیماری
من ندارم غیر تو غمخواری
ای رضا جانم ای رضاجانم

یا رضا مولا غریب الغربا

یا رضا مولا معین الضعفا

یا رضا مولا نظری فرما

ای رضاجانم...


به مشام دلم، می رسد بوی تو
چه شود که شوم، زائر کوی تو
عشق روی تو، در سرشت من
حرم تو باغ و بهشت من
ای رضا جانم ای رضاجانم

یا رضا مولا غریب الغربا

یا رضا مولا معین الضعفا

یا رضا مولا نظری فرما

ای رضاجانم...


ای گل فاطمه، من تو را سائلم
بر سر زلف تو، خانه کرده دلم
لحظه ی آخر، جان جوادت
من مسکین را ،مبر از یادت

ای رضا جانم ای رضاجانم

یا رضا مولا غریب الغربا

یا رضا مولا معین الضعفا

یا رضا مولا نظری فرما

ای رضاجانم...




یا فاطمه المعصومه اشفعی لنا فی الجنه


ای سر نهاده بر قدمت سرفرازها

مخفی نماند از نظرت سوز و سازها

هم خواهر امامی و هم دختر امام

آری خدای داده تو را امتیازها

تو دختر گرامی موسی بن جعفری

جویند چاره از کرمت چاره سازها

معصومه ای و جلوه ئی از عصمت بتول

در جان تست ز آیت تطهیر رازها

دیدار کربلا و ورود بهشت را

دست گره گشای تو بخشد جوازها



 

آیت الله العظمی آقای حاج سید محمد وحیدی از یکی از سادات برقعی نقل فرمودند که گفته بود: شبی در عالم رویا محضر مقدس حضرت معصومه رسیدم، از محضر مقدسشان سوال کردم: آیا شما به اهل قم شفاعت خواهید فرمود؟ در پاسخ فرمودند: میرزای قمی برای شفاعت اهل قم کفایت می کنه، من برای همه شیعیان شفاعت می کنم، اونقدر مقام این بانو بالاست که امام صادق میفرمایند: هر که ایشان رو زیارت کنه، بهشت بر او واجب میشه،بعد از فاطمه زهرا از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه نمی رسه، امام صادق در این رابطه می فرمایند: با شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت می شن،انشاءالله شفاعت بی بی شامل ما هم بشه، یا فاطمه المعصومه اشفعی لنا فی الجنه



میزان علی



آیت الله مصباح به نقل از علامه طباطبایی میفرمایند،تو عالم خواب یکی از اولیاءالله رو که از دنیا رفته بود در خواب دیدن،فرمودن اونجا اوضاع چجوریه،فرموده بودن خیلی سخت،جوریکه مورو از ماست بیرون میکشن،علامه فرموده بودن مگرائمه کمک نمیکنن،ایشون گفته بود، خود ائمه مورو از ماست میکشن،آخه میزان عمل خود امیر المومنینه،اعمال ما با میزان علی مقایسه میشه،خدا ما که عملی نداریم، بخوای با علی مقایسه کنی،تنها چیزی که قابل عرضه داریم خدا همون حب علیه،که اونم خودت مرحمت کردی



خود رسول الله فرموده که اینجوری نیست هر که بخواد، بتونه به محبت علی دست پیدا کنه. این محبت، از آسمان و به اندازه نازل می شه و فضل خداست به هر که بخواد، مرحمت میکنه.اما رمزش میدونی چیه،رمزش اینه که فاطمه نگات کنه،

گر نگاهی به ما کند زهرا
درد ها را دوا کند زهرا

بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما کند زهرا

اما عرصه اصلی روز محشره،خدا کنه زهرا اونجا نگاهمون کنه

روز محشر که از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا کند زهرا
همچو مرغی که دانه برچیند
دوستان را جدا کند زهرا



خدا رحمت کنه عارف سالک، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی رو،که این روایت رو از امام صادق میخوند ، میفرمود آقا امام صادق فرموده مادرم مثل مرغی که دونه های خوب و از بد جدا می کنه، تو محشر میگرده دوستانش رو یکی یکی جدا می کنه ،میدونی کِی این اتفاق می افته؟ وقتی همه ی اهل بیت شفاعت کردن، پیغمبر،امیر المومنین، شهدا ،صلحا ،همه آمدن شفاعت کردن ،ته کار یه عده موندن که حتی حسین هم نتونسته اونا روببره اون وقت بی بی میاد ، یکی یکی روجدا می کنه وبا خودش میبره ... به اینجا که میرسید میرزا اسماعیل، های های گریه میکرد واشک میریخت، میگفت ، اگه بدونم  خانم جان تو منو میبری ، تو محشر می مونم ...... حتی با حسین هم نمیرم.... بخواد حسین هم منو ببره، میگم آقا بزار بمونم منتظر مادرت زهرام، بیاد دست بچه گم شده شو بگیره ببره،خانم جان ماهم بچه های گم شده شما تو این دنیای پرفریبیم ،میشه خانم بیایی دست مارو تو همین دنیا بگیری بزاری تو دست پسر و نوردیده ات مهدی




حب علی


خوشا به حال اونایی که با شنیدن نام مولاشون امیرالمومنین دلاشون غرق شور وسرور میشه

سلمان میگه یه روز خدمت رسول الله مشرف شدم،شنیدم در حال سجده میفرمایند:الهی بِحقِّ علیٍّ خَفِف عَلَیَّ اَوزاری خدایا بحق علی قسمت میدم باری که بردوش من گذاشته شده سبک کنی، صبر کردم تا حضرت سر ازسجده برداشت،عرض کردم یا رسول الله،شما خدا رو بحق علی قسم میدید؟فرمود اگه میخوای مقام علی رو بفهمی برو بقیع وشخصی به نام بندار رو صدا بزن، وارد بقیع شدم، اونو صدازدم دیدم مرد تنومندی کنارم ظاهرشد از احوالاتش جویا شدم،گفت من یکی از یهودیهای مدینه بودم ولی دلم مملواز محبت علی بود،طوریکه هرروز صبح کنار راه می ایستادم تا آقام علی از منزل بیرون بیاد وجمال نورانی مولا رو زیارت کنم،یه روز صبح از منزل بیرون اومدم هر چه سر راه ایستادم آقا نیومد، پرس وجو کردم گفتن آقا به مسجد رفته، از اونجا که تا جمال آقا رو زیارت نمیکردم، دلم آروم نمیگرفت، اومدم در مسجد ایستادم تا شاید چشمم به جمال نورانیش بیفته،یه بار دیدم آقام علی در میان مسجد از جای خود حرکت کردونگاهی بطرف من انداخت،مثل اینکه میدونست من منتظر دیدن اوهستم،منم پس از زیارت جما ل دل آرای علی  دنبال کارم رفتم،وقتی اجلم رسید ودرحال کفرازدنیارفتم،به آتش عذاب مبتلا شدم،من در میان آتش بودم و آتش به خاطر حب علی که دردل داشتم ،به قدری از من فاصله داشت که بمن هیچ صدمه ای نمیزد

به خاطر همینه که رسول الله میفرمایند: لَو اِجتَمَعَ النّاس عَلی حُبِّهِ ماخَلَقَ اللهُ النّار اگر همه مردم محبت علی رو داشتن خداوند آتش جهنم رو خلق نمیکرد،


از صادق آل محمد تا شش ماهه حسین


مثلِ همین روزا عجب تشییع جنازه ای تو شهر مدینه شد .. روایت میگه موسی‌ ابن‌جعفر به بدن پدر بزرگوارشون نماز خواندن .. بهترینِ کفن ها رو آوردن .. روایت میگه عمامۀ امام سجاد رو هم آوردن ، این آقا رو با این پارچه‌ها کفن کنن .. چهارهزار شاگرد داشته این آقا ، همه جمع شدن، احترام کردن . شهر مدینه غوغایی شد از جمعیت. آقا رو با عزت و احترام تو قبرستانِ بقیع به خاک سپردن ... (حالا ببینم دلت کجا میره ؟) بعضی ها میگن ارباب بی کفن حسین .. اما من میخوام از مادرمظلومه اش  زهرا بگم ..

  همچین که صبح شد اومدن درِ خونۀ مقداد : کجاست فاطمه؟.. ما می‌خوایم به این بدن نماز بخونیم .. مقداد اومد بیرون ؛ گفت چی میگی؟ دیشب امیرالمؤمنین این بدنُ برد شبانه دفن کرد ، وصیتِ خود فاطمه بود ...

تا این حرف رو زد ،دومیِن ملعون خیلی ناراحت شد؛ چنان سیلی به صورتِ مقداد زد ، زمین افتاد، من میگم شاید تا زمین افتاد گفت ای نامرد، عجب دستایِ سنگینی داری .. سیلیِ تو منِ مرد رو از پا در آورد؛ با مادرِ ما فاطمه چی کرده ...

اومدن قبرستان ، گفتن الان میریم نبش قبرمیکنیم ، بدنِ فاطمه رو از خاک در میاریم ما باید به این بدن نماز بخونیم ...

همچین که خبرُ برا علی آوردن : که چه نشستی! این نانجیبا دارن تو قبرستان دنبال قبر فاطمه می‌گردن .. علی لباسِ رزمُ پوشید. دستمال زرد رنگی که همیشه برا رزم می‌بست رو به سر بست اومد تو قبرستان؛ صدا زد اگه سنگی از این قبرستان جابه جا بشه یک نفرتون هم زنده نمیذارم .. تا این رو شنیدن همه فرار کردن ..

اینجا یاعلی اومدن نبش قبر کنن .. نذاشتی... اماکجا بودی مولا کربلا ... اون لحظه‌ای که نیزه‌دارا پشتِ خیمه‌ها نیزه به زمین میزدن .. همچین که نیزه رو بالا آورد ، دیدن بدنِ کوچک شش ماهه  حسینِ بر سر نیزه ...

 

چِقدَر نیزه بلند است نیفتی پسرم

چنگ این حرملۀ پَست نیفتی پسرم

در سفر شانه به شانه شده ای با عباس(ع)
بـه تـو حالا نرسد دست نیفتی پسرم

حسین آرام جانم

حسین روح وروانم

حسین هست ووجودم

حسین بود ونبودم

حسین داروندارم

حسین ورد زبانم


دانلود روضه

تماشا در نماشا

أَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ ؟


أَیْنَ الْحَسَنُ ؟ أَیْنَ الْحُسَیْنُ ؟ أَیْنَ أَبْناءُ الْحُسَیْنِ ؟ صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ ، وَصادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ ، أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ؛

أَیْنَ الْخِیَرَةُ بَعْدَ الْخِیَرَةِ ؟ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ ؟ أَیْنَ الْأَقْمارُ الْمُنِیرَةُ ؟ أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ ؟ أَیْنَ أَعْلامُ الدِّینِ وَقَواعِدُ الْعِلْمِ ؟ أَیْنَ بَقِیَّةُ اللّٰهِ الَّتِی لَاتَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِیَةِ ؟ أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ ؟ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ ؟ أَیْنَ الْمُرْتَجىٰ لِإِزالَةِ الْجَوْرِ وَالْعُدْوانِ ؟ أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ ؟ أَیْنَ الْمُتَخَیَّرُ لِإِعادَةِ الْمِلَّةِ وَالشَّرِیعَةِ ؟ أَیْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیاءِ الْکِتابِ وَحُدُودِهِ ؟ أَیْنَ مُحْیِی مَعالِمِ الدِّینِ وَأَهْلِهِ ؟ أَیْنَ قاصِمُ شَوْکَةِ الْمُعْتَدِینَ ؟ أَیْنَ هادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَالنِّفاقِ ؟ أَیْنَ مُبِیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَالْعِصْیانِ وَالطُّغْیانِ ؟ أَیْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَیِّ وَالشِّقاقِ؛أَیْنَ طامِسُ آثارِ الزَّیْغِ وَالْأَهْواءِ ؟ أَیْنَ قاطِعُ حَبائِلِ الْکِذْبِ وَالافْتِراءِ ؟ أَیْنَ مُبِیدُ الْعُتاةِ وَالْمَرَدَةِ ؟ أَیْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنادِ وَالتَّضْلِیلِ وَالْإِلْحادِ ؟ أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیاءِ وَمُذِلُّ الْأَعْداءِ ؟ أَیْنَ جامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَى التَّقْوىٰ ؟ أَیْنَ بابُ اللّٰهِ الَّذِی مِنْهُ یُؤْتىٰ ؟ أَیْنَ وَجْهُ اللّٰهِ الَّذِی إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیاءُ ؟ أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ ؟ أَیْنَ صاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَناشِرُ رایَةِ الْهُدىٰ؟ أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا؛أَیْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیاءِ وَأَبْناءِ الْأَنْبِیاءِ ؟

أَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ ؟

آقا یابن الحسن کی میایی آقا برا انتقام جدت حسین ،هنوز عاشقای جدت ،مدافعین حرم ،برا دفاع از شما واهل بیت ،دارن جونشون رو تقدیم میکنن ،یادی کنیم تواین صبح جمعه از سید الشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی


نمیدونم اون روزی که بدن پاره پاره حاج قاسم وارد حرم اباعبدالله شد چه روضه ای رو  سردار،در محضر مولاش  زمزمه کرد،ولی فکر کنم وقتی کنار گودال قتلگاه رسید به یاد تن پاره پاره اباعبدالله ، یاد روضه خانمی افتاد که عمریه مدافع حرمشه،یاد اون لحظه ای که زینب دنبال برادر میگرده

گلی گم کرده ام می جویم او را
به هر گل می رسم می بویم او را
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت


یه عمریه حسین زینب رو آروم کرده،اینجا هم غیر حسین کسی نمیتونه زینب رو آروم کنه،میدونی کِی وکجا،  اونجا که حسین سرش بالایِ نیزه هاست، داره با خوندن قرآن زینب رو آروم میکنه،به خدا این آیه تسکین دل همه مظلومین عالمه

وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ

تا مگر آوای قرآن تو آرامم کند

 بر فراز نیزه، ای آرام جان قرآن بخوان

صوت قرآن سر تو، سر بلندم می‌کند

  تا نگشته قامت زینب کمان قرآن بخوان

آن چه دیدم مادرم زهرا برایم گفته بود

  این مصیبت را نمی‌کردم گمان؛ قرآن بخوان

حسین آرام جانم

حسین روح وروانم


دانلود این الحسن؟این الحسین؟

دانلود روضه قرآن بخوان

تماشا در آپارات

خدایا ببخش


عبد گنهکارت دلش بی‌قراره

بنده‌ات به غیر از تو کسی رو نداره
خدایا از بس که مهربونی تو
دلیل این اشکامو میدونی تو
عمر داره میشه تباه خدایا ببخش
خستم از بار گناه خدایا ببخش

هر بار صدات کردم به دادم رسیدی
حاجت روام کردی بدیمو ندیدی


خدایا بی واسطه نیومدم درخونت


به این عبد بی‌مقدار و ناقابل
نظر کن جان آقام ابوفاضل
از همه تشنه ترم خدایا ببخش
جان سقای حرم خدایا ببخش


سقایی که دل حسینت براش خونه

دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
چشم حرامی با حرم رو به رو شد
بیا برگرد خیمه‌ای کس و کارم
منو تنها نگذار‌ای علمدارم

تو که پیرم کردی ای پناه من

زمین گیرم کردی ای سپاه من

آب به خیمه نرسید فدای سرت

حسین قامتش خمید فدای سرت

پیر شده برادرت فدای سرت

با عرض ادب واردات واحترام و کوچکی به پای استاد بی بدیل، حاج محمود کریمی که این نوا را فقط برای اشتراک حس درونیم از عشق بازی آن عزیزدل، درقالب حنجره حقیر خویش تجربه نموده ام


دانلود دل آواز خدایا ببخش

تماشا در نماشا

العفو


بار گناه آورده سویت روسیاهی

سر در گریبان آمده غرق گناهی


آه ای غیاث المستغیثین بی پناهم
رحمی بفرما بر غریب بی پناهی


من ناتوان تو حیِّ قادر تو رئوفی
تو بر تمام ناتوانان تکیه گاهی


هر چند عاصی تر ز من عبدی نداری

از راه رحمت بارالها کن نگاهی


با ذکر استغفار می آیم به شوقی

کز راه رافت زرنمایی پرکاهی


العفو را صد بار گفتم در قنوتم
تا اینکه برهانی ز بندم یا الهی


تو مهربانتر هستی از آنکه گذاری
سائل ز درگاهت رود با اشک و آهی


خانه خرابم گر نگیری دست من را
جایی ندارم جز به اعماق تباهی

دانلود دل آواز العفو

ماه مبارک می رود،یارب دلم جا مانده است

با کوله باری از گناه، در نیمه ی شب آمدم
آیا دهی بر من پناه، با ذکر یارب آمدم

شرمند ه ام شرمنده ام، دربندگی بد کرده ام
من رو سیاهی بی پناه، سر بر درت افکنده ام


تو مهربانی ای خدا، دردم تو دانی ای خدا
غفرانم ازدرد گناه، تو می توانی ای خدا


پربسته وبشکسته بال ،دل باز تنها مانده است

ماه مبارک می رود، باردگر جامانده است

یارب دلم جامانده است


دانلود مناجات ماه مبارک می رود

تماشا در نماشا