نوایی با ترنم عاشقانه

نوای دلدادگی

نوایی با ترنم عاشقانه

نوای دلدادگی

معامله با حسین

میگن توشهریزد چندتا نوجوون،توبازار بین کاسبا میچرخیدن توی یه سینی برای برپا کردن خیمه عزای امام حسین پول جمع میکردن،ولی چون سنشون کم بود کسی اونا روجدی نمیگرفت،اومدن توحجره یه پیرمرد تاجر،اونم که چندروزی اوناروزیر نظر داشت پرسید چه میکنید چندروزه بازارو به هم ریختید،گفتند مجلس روضه داریم برا روضه اباعبدالله کمک میگیریم،گفت مگر خرجی تون چقدره،گفتن خیلی،ما خودمون کوچیکیم ولی روضه مون بزرگه،حرفشون به دل پیرمرد نشست،گفت این دسته چک من دست شما هرچی خرجی تونه توش بنویسید ولی حواستون باشه کم ننویسید،مجلس اباعبدالله باید آبرومندباشه،اونا یه مبلغی که به نظرشون بالا بود رو نوشتند و دادند دست تاجر،ولی دل تودلشون نیست که آیا تاجر امضا میکنه یانه،پیرمرد دستش رو گذاشت رو مبلغ وچک رو امضا کرد،بدون اینکه مبلغ رو ببینه اونوتا کرد داد دست بچه ها،گذشت وتاجر از دنیا رفت،یکی پیرمردروتوخواب دید،دید به نظر میاد حال وروزش خوبه، گفت حاجی از اونور چه خبر،به نظر میاد از حساب وکتاب آنچنانی خبری نیست،گفت اتفاقا حساب وکتاب خیلی سخته،من اونور، پرونده اعمال بدست منتظر حساب وکتابم بودم،به من گفتند برو پیش حسین، پرونده تومربوط به حسینه،منو راه دادند به بارگاه اباعبدالله،پروندمو دادند دست مولا،آقا روشو برگردوند، بدون اینکه پرونده منو نگاه کنه اونو امضا کرد،ازاون لحظه دیگه حالم خوبه ومشکلی ندارم،آقا ماهم توپروندمون، جز عشق به شما واهل بیت، چیزی قابل عرضه نداریم،جز گوهر اشک برمصائب شما هم،ثروت ودارایی نداریم،بیا با امضای پروندمون، این حداقل روهم، از مابپذیر،


در دم مردن بیا یک دم کنارم یا حسین
جان زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین

در س‍ؤال و پرسش قبرم بیا ای سرورم
بی کس و بی مونس و بی غمگسارم یا حسین

بی نوا را جان زهرا مادرت از در مران
مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یا حسین

رو سیه، نامه سیه، رفتار بد، کردار زشت
من پناهی جز تو در محشر ندارم یا حسین

سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور
من یقین دارم که اندر قعر نارم یا حسین 


دانلود دل آواز حکایت تاجریزدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد