نوایی با ترنم عاشقانه

نوای دلدادگی

نوایی با ترنم عاشقانه

نوای دلدادگی

بس کن رباب


مرحوم حاج ملا سلطانعلی، روضه خوان تبریزی میگه: در عالم رویا مشرف به محضر امام زمان (عج) شدم، عرض کردم، مولای من ! آنچه در زیارت ناحیه ی مقدسه ذکر می فرمایید:

فَلَاَ ندُبَنَََّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَاَ بکِیَنَّ عَلَیلَکَ بَدَلَ الدُّموعِ دَماً .

مولای من، مصیبتی که به جای اشک، خون گریه می کنید کدومه ؟ آیا مصیبت علی اکبره ؟

فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.

گفتم: آیا مصیبت حضرت عباسه ؟

فرمودند: نه، اگر عمویم عباس هم در حیات بودن، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.

گفتم: مصیبت سیدالشهدا است؟

فرمودند: نه، اگر جدم اباعبدالله هم زنده بود، در این مصیبت خون گریه می کرد.

پرسیدم: پس این کدام مصیبت است؟

فرمودند: آن مصیبت اسیری  عمه ام زینبه

 

هشتاد و چهار زن و بچه رو به طناب بسته بودن، زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اَهلُکَ کـَالعَبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بِالحَدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب، "ایدیهِم مَغلولَتُ الَی الأَعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن "یـُساقونَ فِی البَراری وَ الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ......

اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد ؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن که بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخوان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا زینب خم میشد، خمیده خمیده راه میرفت تا این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه"،ولی ایکاش تمام سختی ومصیبت همین بود،ایکاش دشنام وناسزا نبود،ایکاش تحقیر وتمسخر نبود،

یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ،یه نگاهی کرد، دید رباب دستاشو داره تکون میده ،در حالیکه خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،عزیز دلم بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم زینبم، خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لا لایی می گم، آخ علی لای لای علی لای لای علی

بس کن رباب، خوشی به ما نیومده
بس کن رباب ، دستاتو هی تکون نده
بس کن رباب ، گهواره رو نشون نده
بس کن رباب، پاشو بیا همراه من
بس کن رباب، رخت اسیری کن به تن
بسن کن رباب، حرف از علی اصغر نزن
تنها شدی، بارونیه چشم ترت
تنها شدی، خیلی بلا اومد سرت
تنها شدی، دیگه نمیآد اصغرت
بس کن رباب، نگو که اصغرم کجاست
بس کن رباب، نگو چرا از من جداست
بس کن رباب ،سرش به روی نیزهاست

خدا رو قسم بدیم به اضطرار زینب که مولامون رو برسونه،اللهم عجل لولیک الفرج


دانلود روضه

تماشا در نماشا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد