نوایی با ترنم عاشقانه

نوای دلدادگی

نوایی با ترنم عاشقانه

نوای دلدادگی

حب علی


خوشا به حال اونایی که با شنیدن نام مولاشون امیرالمومنین دلاشون غرق شور وسرور میشه

سلمان میگه یه روز خدمت رسول الله مشرف شدم،شنیدم در حال سجده میفرمایند:الهی بِحقِّ علیٍّ خَفِف عَلَیَّ اَوزاری خدایا بحق علی قسمت میدم باری که بردوش من گذاشته شده سبک کنی، صبر کردم تا حضرت سر ازسجده برداشت،عرض کردم یا رسول الله،شما خدا رو بحق علی قسم میدید؟فرمود اگه میخوای مقام علی رو بفهمی برو بقیع وشخصی به نام بندار رو صدا بزن، وارد بقیع شدم، اونو صدازدم دیدم مرد تنومندی کنارم ظاهرشد از احوالاتش جویا شدم،گفت من یکی از یهودیهای مدینه بودم ولی دلم مملواز محبت علی بود،طوریکه هرروز صبح کنار راه می ایستادم تا آقام علی از منزل بیرون بیاد وجمال نورانی مولا رو زیارت کنم،یه روز صبح از منزل بیرون اومدم هر چه سر راه ایستادم آقا نیومد، پرس وجو کردم گفتن آقا به مسجد رفته، از اونجا که تا جمال آقا رو زیارت نمیکردم، دلم آروم نمیگرفت، اومدم در مسجد ایستادم تا شاید چشمم به جمال نورانیش بیفته،یه بار دیدم آقام علی در میان مسجد از جای خود حرکت کردونگاهی بطرف من انداخت،مثل اینکه میدونست من منتظر دیدن اوهستم،منم پس از زیارت جما ل دل آرای علی  دنبال کارم رفتم،وقتی اجلم رسید ودرحال کفرازدنیارفتم،به آتش عذاب مبتلا شدم،من در میان آتش بودم و آتش به خاطر حب علی که دردل داشتم ،به قدری از من فاصله داشت که بمن هیچ صدمه ای نمیزد

به خاطر همینه که رسول الله میفرمایند: لَو اِجتَمَعَ النّاس عَلی حُبِّهِ ماخَلَقَ اللهُ النّار اگر همه مردم محبت علی رو داشتن خداوند آتش جهنم رو خلق نمیکرد،


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد