بار گناه آورده سویت روسیاهی
سر در گریبان آمده غرق گناهی
آه ای غیاث المستغیثین بی پناهم
رحمی بفرما بر
غریب بی پناهی
من ناتوان تو حیِّ قادر تو رئوفی
تو بر تمام
ناتوانان تکیه گاهی
هر چند عاصی تر ز من عبدی نداری
از راه رحمت بارالها کن نگاهی
با ذکر استغفار می آیم به شوقی
کز راه رافت زرنمایی پرکاهی
العفو را صد بار گفتم در قنوتم
تا اینکه
برهانی ز بندم یا الهی
تو مهربانتر هستی از آنکه گذاری
سائل ز درگاهت
رود با اشک و آهی