نمیشه باورم خبرهایی که میشنوم
چطور قبول کنم که بی علم شده حرم
چطور قبول کنم که بی علم شده حرم
غمش یه بغضی و به نفسم گره زده
عزا به پا کنید میر حرم نیومده
عزا به پا کنید میر حرم نیومده
اون عکس و هرکی دید تموم روضه رو شنید
انگاری باز حسین عمود خیمه رو کشید
یه سر سلامتی به دل رهبرم بدید
تو رو سفید شدی
خوشا به این سعادتت
شهید سر فراز مبارکه شهادتت
حالا که اشکتو نگاه فاطمه خرید
حالا که دست تو به دامن حسین رسید
حالا که دست تو به دامن حسین رسید
قسم به پرچم فتح امیر المومنین
قسم به کربلا به پسر ام البنین
نمیذاریم علم بمونه دیگه رو زمین
قسم به اون بدن که چیدنش روی حصیر
منم شبیه اون عقیله ای
که شد اسیر
به غیر زیبایی نمیبینم تو این مسیر
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام حسین آقام آقام حسین آقام
آقام آقام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
منم باید برم ،آره برم سرم بره
نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره
یه روزیم بیاد نفس آخرم بره
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
تو مکن تهدیدم از کشتن که من
تشنهٔ زارم به خون خویشتن
گرکه ریزد خون من آن دوست رو
پایکوبان جان برافشانم براو
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
مطربانشان از درون دف میزنند
بحرها در شورشان کف میزنند
تو نبینی لیک بهر گوششان
برگها بر شاخها هم کفزنان