جوانان بنی هاشم کجائیدمانده تنها
مانده تنها بی یار و یاورم بابا
عدو بر فرق او آرد فرود ای وای
عمود آهنین اما
نگاهش مانده سوی خیمه ها بابا
عمو جان من دگر سوز عطش بر لب ندارم
که می سوزد دلم را
غربت و تنهایی بابا
نگاهش مانده سوی خیمه ها بابا
بسیار اصرار داشتم بر گذاشتن این سوزنامه در این نیمه شب ودر اولین ساعات آغازین محرم به این امید تا شاید دستگیرم شود در اولین ساعات آغازین شب اول قبرم
فدای لبان تشنه ات یا حسین
دیگران خنده ی زیبابرلب مولا نیست همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست قطره اشک علی ته به ته جاه رسیدچاه فهمید که کسی همچو علی تنهانیست 2 امسال نوبهارشروعش به ماتم است.زیراکه قلب عالم امکان پرازغم است باید که پاس حرمت زهرا نگاه داشت سالی که فاطمیه ونوروز توام است 3شکسته بال وپری زاشیانه میبرند تن ضعیف غریبانه میبرندجنازه ای که همه انبیائ قربانش چه شد که هفت نفرمخفیانه میبرند4ما گوشه نشینان غم فاطمه هستیم محتاج عطاوکرم فاطمه هستیم یک عمرچوشمع گربسوزم کم است دلسوخته عمرکم فاطمه هستیم
متشکر از همراهی گرم و صمیمیتان یا حق.
اردویه محرم به دلم خیمه به پاکرد دل راحرم وبارکه خون خداکرد 2جانم به فدای نام زیبایت ابوالفضل قربان زخم چشم بینایت ابوالفضل گرمن به جای القمه بودم زحسرت هران بخشکیدم بران روزت ابوالفضل 3نام علمدارسپه ایدبه گوشم انگار من عمری به حلقه به گوشم جانم بلرزدهرمیگوید ابوالفضل سری ست خود بنهاده دراعماق گوشم
با سپاس فروان از اشعار ارسالی شما یا علی.